قبل از هرچیز باید این مهم را در نظر داشته باشیم که ما اغلب در اسمارت آپ ویزا با دو نوع متقاضی برای این روش روبرو هستیم، کارآفرینانی که معمولا تجربه تنفس در فضای استارتاپی را دارند و به علت زیرساخت های فنی و مالی مناسب کشور کانادا به دنبال راه اندازی استارتاپ خود در کانادا هستند که معمولا ۳۰٪ مراجعان را شامل میشود اما توانمندی مالی اندکی دارند و دیگر عزیزانی که معمولا بالای ۳۵ سال سن داشته و از روش های دیگر به راحتی نمیتوانند اقامت کانادا را دریافت کنند و به دنبال اقامت دائم کانادا به صورت بسیار سریعی هستند و در این مسیر از هزینه های مختلف ابائی ندارند که شامل ۷۰٪ مراجعین ما میباشد.
اولین مشکل ویزای استارتاپ کانادا دقیقا از همین موضوع ناشی میشود. ما معمولا در اولین جلسه حضوری تلاش میکنیم با دسته بندی صحیحی نوع متقاضی را تشخیص دهیم. روش تشخیص آن هم معمولا ساده است. قشر اول معمولا قابلیت پرداخت هزینه های این مسیر را نداشته اما ایده ها و شخصیت مناسبی برای این فضا دارند و نوع دوم قابلیت پرداخت هزینه ها را دارند و روحیه و دانش کافی برای مسیر استارتاپ لانچ کردن را ندارند.
از این جهت است که ما همیشه معتقدیم ویزای استارتاپ کانادا اگر قرار است به بهترین شکل ممکن انجام گردد، باید به رویکردی هنرمندانه و با توجه به جزئیات فراوان طراحی و اجرای آن مدیریت شود. با توجه به این موضوع معایب این روش را در ادامه با توجه به این دو قشر کاملا متفاوت پیش خواهیم برد.
اگر جوان و پویا هستید و با الگوهای کاری استارتاپ ها آشنایی دارید مسیر آسان تری پیش روی شما است. مخصوصا اگر توانمندی فنی خوب و اثبات شده ای داشته باشید. برای مثال اگر شما وب دولوپر، بک اند کار، متخصص داده، طراح رابطه کاربری، متخصص روبوتیک و یا متخصص دیگر رشته های فنی و تکنولوژیک باشید و یا حداقل سابقه داشتن یک استارتاپ را داشته باشید و با ادبیات این مدل از بیزینس آشنا باشید،میتوانید از سرویس تیم سازی اسمارت آپ ویزا استفاده کنید و به کمک اعضای دیگر تیم این مسیر را پشت سر بگذارید. معایب اصلی ویزای استارتاپ کانادا برای شما از این قرار است: